loading...
سایت تفریحی سرگرمی بروز3
علی بازدید : 470 پنجشنبه 1391/02/14 نظرات (0)

آغاز هر سلام، پایان خداحافظی است.


- زندگی خیلی کوتاه است، ولی آنقدر بلند هست که آن را تباه نکنیم.


- زندگی محبت است و محبت چیزی جز حقیقت نیست.


- اغلب از بی وقتی شکایت می کرد ولی مشکل اصلی او بی هدفی بود.


- دوست هرکس عقل اوست و دشمنش نادانی او.


- آدم خوش بین، شیطان را هم فرشته می بیند.


- وقتی خوابیدم، حقیقت را در خواب دیدم.


- انسان باید انتخاب کند نه اینکه سرنوشت خود را بپذیرد.


- دانش تنها سرمایه ای است که به تاراج نمی رود.


- گوش شنوا زیر بنای مهارت های ارتباطی است.


- دنیا برای آدم های غمگین به کوچکی یک قطره اشک است و برای آدم های شاد به بزرگی یک لبخند.


- کسانی که دیر قول می دهند، خوش قول ترین مردم دنیا هستند.


- آنچه امروز در دل دارم، ممکن است آرزوی فردایم باشد.


- شاید زیباترین منحنی جهان لبخند باشد.


- اگر برای خواسته هایت تلاش نکنی، مجبوری با داشته هایت بسازی.


- عشق یک خواب شیرین است و ازدواج ساعت شماطه دار.


- فریاد را همه می شنوند، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.


- پرنده بی بال با فکرش پرواز می کند.


- اعتبار همه چیز نه در ارزش آنها، که در معنای آن هاست.


- بعضی ها با اینکه خیاط نیستند، اما خوب وصله هایی به آدم می چسبانند !


- زندگی مثل یک تابلو نقاشی است، با این تفاوت که در آن از پاک کن خبری نیست.


- هر کس تاوان راهی را می دهد که خود برگزیده است.


- در جزیره رنگ ها هم، همه از دو رنگی متنفر بودند.


- کسی که در ساحل آرزوها گام بر می دارد، بالاخره در دریای رویا غرق می شود!


- چیزی به نام شکست وجود ندارد، آن چه بدست می آید، نتیجه است و بس.


- ثروتمند کسی نیست که بیشترین را دارد، کسی است که به کم ترین ها نیاز دارد.


- از زندگی آن چه لیاقتش را داریم به ما می رسد، نه آن چه آرزویش را داریم.


- وقتی آسمان دلم ابری می‌شود، باران اشک از دیدگانم فرو می‌ریزد.


- عشق‌های امروزی به ماهی کوچکی می‌ماند که باید مواظب بود از دست لیز نخورد.


- کار کردن خوب است اما زندگی کردن را نباید فراموش کرد.


- از گذشته بگذر و حال را بساز و به آینده امیدوار باش.


- توی بازار صداقت، گرانی بیداد می کند.


- ظاهرسازها با هر سازی می رقصند.


- به افکار بیدارم قرص خواب دادند.


- به جز سیاستمداران، بنی آدم اعضای یکدیگرند.


- همیشه درست می گویم، اما نمی دانم چرا حق با دیگران است.


- بدون عینک تمام سازها را تار می بینم.


- عجب زمانه ای شده ! گذشت هم درگذشت.


- ارزانترین و زیباترین لوازم آرایش صورت، تلخند است.


- بابا آب داد دیگر افسانه شده، قبر بابا را هم ایزوگام کردند.


- دنبال لولوی نامرد می گشت تا ممه ربوده شده اش را پیدا کند.


- همسر با گذشتی بود، از من هم گذشت.


- بگذارید حقتان را بخورند، مرگ حق است.


- خوش به حال فقیر، یک حرف بیشتر از غنی دارد.


- شاید تفاوت دید من و تو در نمره عینکمان باشد.


- در پایان محکمه، حکم قاضی به دار آویختن عدالت بود.


- از نظر عوام، آزادی یعنی آن طرف دیوار زندان.


- چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن وقتی جماعت خودش هزار رنگ است.


- گشادی جیب بعضی ها، بزرگتر از سوراخ لایه اُزون است.


- نوک قلم پاچه خوار همیشه چرب است.


- بعضی ها حساب پس می دهند و بعضی ها حق حساب.


- نقاش فقیر، بر بومش خجالت می کشید.


- عدد یک را دست کم نگیرید، یک عمر، یک زندگی، یک انسان!


- بعضی ها رو دست ندارند و بعضی ها زیر دست.


- با اسلحه ای به شکار طبیعت رفتم.


- با یک ریال، دو ریال نمی توان سریال ساخت.


- در بازار سرمایه، کم ضرر کردن یعنی سود کردن.


- شیر بُز بُز قندی شکر نمی خواهد.


- شرکت برق، حتی برای برق کفش هایم هم تعرفه صادر کرد.


- برای باز شدن اشتهایش کلید ساز آورد.


- چون ریاضی بلد نبود، دیگران را آدم حساب نمی کرد.


- دریای غم ساحل ندارد پس بیخودی پارو نزن.


- این روزها مرغ های گوشتی هم تخمی شدند.


- از پررویی ی ِ بی حد ِ تورم پیداست که تخم مرغ هم بزودی جایگزین سکه می شود.


- ماهی های پرنده عمری پشت میله های آبکی ی دریا حبس خواهند بود.


- آدم ها وقتی به دنیا می آیند برای خودشون گریه میکنند وقتی هم از دنیا میروند دیگران براشون گریه میکنند.


- سازها زودتر از آدمها کوک می شوند.


- پریز برق دو سوراخ داره، یکیش میگیره و با همدستی با اون یکیش آدمو می کشه!


- بهترین ترس، ترس از گناه است.


- زندگی ِ باد در سرگردانی سپری میشود.


- در بازی ِ زندگی داور ها هم اخراج می شوند.


- دیدن ِ دریا نگاهی عمیق می خواهد.


- پرنده صعود می کند، اما جاذبه سقوط.


- خدا عمری دلم را پشت ِ میله های سینه ام حبس کرد تا فقط اسیر ِ دل ِ خودم باشم.


- یک عمر دلم را پشت قفس ِ سینه ام زندانی کردم تا مبادا دلم اسیر ِ کسی شود.


- میوه ی ِ درخت ِ خشکیده هیزم است.


- دود ِ آتش به چشم ِ آسمان می رود.


- سقوط ِ آبشار آبکیست.


- گورکن آرزوی ِ زندگی کردن را به دست خودش به گور می برد.


- تنها ماهی ی داخل تنگ هم از زندگی سیراب شد.


- پزشکی ی ِ قانونی، مرگ ماهی ی ِ درون حوض را، خفگی ِ در آب به دلیل شنا بلد نبودن اعلام کرد.


- زندگی بدون عشق مثل پیژامه بدون کش است.


- مارمولک مدعی شد که در دوران جوانی تمساح بوده است.


- تجربه نامی ست که انسان روی اشتباهاتش می گذارد.


- دیگران کاشتند ولی ما خریدیم و خوردیم!


- کاکتوس مادرزن گل هاست.


- درخت باردار با تکاندن باغبان فارغ می شود.


- آب که گل آلوده شد، ماهی ها از فرصت استفاده کردند و همدیگر را بوسیدند.


- بعضی ها برای سربلندی دیگران تا کمر خم می شوند.


- خیلی از معتادها تابلو هستند ولی ارزش هنری ندارند.


- معلمی شغلی با کلاس است.


- دسته تبر جزء درختان خائن شناخته شد.


- کاش ماشین زندگی هم دنده عقب داشت !


- وقتی آبله مرغان گرفتم، بیش از همه، از خروس ها وحشت داشتم.


- فقط حرف های استاد ریاضیات حرف حساب بود.


- شیرین ترین بازی ها نامزد بازی است، به شرطی که به ازدواج منتهی شود!


- قبض آب را که دیدم، برق از سرم پرید.


- آن هایی که بلند فکر می کنند هیچ وقت کوتاه نمی آیند.


- بعضی ها با نردبان قدرت، از دیوار حاشا بالا می روند.


- به علت خالی نگه داشتن جیب مردم، جیب بُرها متحصن شدند.


- قیافه ام پاییزی است، اما دلم بهاری.


- همه انسان ها شاعرند، چرا که روزی غزل خداحافظی را می خوانند.


- هوا مجانی، برف و باران، سرما و گرما مجانی، دیگر چه می خواهیم ؟


- بعضی ها به پای هم پیر می شوند و بعضی ها به دست هم.


- در محضر عشق، شش دانگ دلش را به نام معشوق سند زد.


- بعضی ها در خوابند و بعضی ها قسطی چرت می زنند.


- به لطف شرکت برق، برق چشمانم را مجانی مصرف می کنم.


- بارش باران، رنگ سیاه شب را برد.


- افکارم را با سکوت زندانی می کنم.


- آن قدر به زندگی لبخند زدم که مرا دیوانه پنداشت و ترکم کرد.


- از هم آغوشی آب و آتش، فرزندی به نام خاکستر متولد شد.


- شاید پیش نیاز درس زندگی، یک واحد دروغ باشد.


- برای اینکه احساس خود بزرگی کند، از کوه غرور بالا رفت!


- شاید اتحاد یک نوع ظاهر سازی برای پنهان کردن دشمنی باشد.


- تمام ارزها را در صرافی معامله می کردند، بجز عرض معذرت!


- گاهی احساس دل بالاتر از منطق است.


- کبوتر آزادی از آسمان هفتم تقاضای پناهندگی کرد.


- در بیشتر سفیدی ها یک نقطه سیاه نفس می کشد.


- وقتی قلمم شکست، سانسور با خوشحالی شروع به بشکن زدن کرد.


- بیهوده متاز، مقصد همه خاک است.


- چون گوش شنوایی نیافتم، حرف هایم را می نویسم.


- قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد.


- رشته سخن را بدست گرفت و کلاهی نو برای مردم بافت.


- بیشتر اوقات افکارم را با سکوت، سانسور می کنم.


- به غصه هایم خندیدم و دردهایم را به تعصب وا داشتم.


- به دنبال شادی باشید غم ها خودشان ما را پیدا می کنند.


- برای آنکه به بیراهه نروم، پشت سر حقیقت راه می روم.


- بعضی ها برای به جایی رسیدن و بعضی ها بعد از به جایی رسیدن، همه چیز را زیر پا می گذارند.


- اعداد درشت، با صفرها رشد می کنند.


- اگر قلمم را بشکنند، قلم پایم را می تراشم و با آن می نویسم.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
من علی هستم وامیدوارم لحظات خوبی را سپری کنید لطفا نظر بذارید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2309
  • کل نظرات : 297
  • افراد آنلاین : 64
  • تعداد اعضا : 2446
  • آی پی امروز : 282
  • آی پی دیروز : 103
  • بازدید امروز : 572
  • باردید دیروز : 137
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 6
  • بازدید هفته : 2,336
  • بازدید ماه : 9,908
  • بازدید سال : 75,759
  • بازدید کلی : 3,214,578